مردی که تورنتو را به سرچشمه تکنولوژی پیشرفته تبدیل کرد

زمان تقریبی مطالعه 6 دقیقه

امروز نیویورک تایمز مقاله ای در مورد جفری هینتون منتشر کرد که برای من جالب و قابل تامل و از طرفی انگیزشی بود ، تصمیم گرفتم متن این مقاله را در وبلاگ قرار بدم.

به عنوان یک دانشجوی دوره لیسانس در دانشگاه کمبریج ، جفری اورست هینتون در مورد مغز انسان زیاد فکر کرد . یکی از دغدغه های اصلی او فهمیدن چگونگی کارکرد مغز بود اما هیج کدام از رشته های تحصیلی از فیزیولوژی و روانشناسی تا فیزیک و شیمی پاسخ درستی برای سوال او نداشتند. بنابراین او تصمیم گرفت که یک مدل کامپیوتری بسازد که رفتار مغز را تقلید کند. دکتر هینتون گفت : “مردم فکر میکردند که من دیوانه هستم “ ، مردی که اکنون 69 ساله است، یار گوگل کسی که همچنین یک پروفسور بازنشسته دانشگاه علوم داده تورنتو است. او یکی از اولیاء نخست جهان در هوش مصنوعی شد ، طراحی نرم افزاری که رفتار مغز را تقلید میکند و بصورت شگفت آوری کار میکند.از متنی که هنگام تایپ کردن به شما دیکته میشود تا جستجوی یک عکس در گوگل ، سوار شدن در ماشین های راننده خودکار همه و همه مرهون ایده های دکتر هینتون هستند.

_config.yml

تاثیر ایشان بر روی تحقیقات هوش مصنوعی به قدری عمیق بوده است که برخی از افراد علوم کامپیوتر او را با عنوان “six degrees of Geoffrey Hinton” میشناسند.(مردی که با 6 قدرت برتر هوش مصنوعی دنیا در ارتباط است)

_config.yml

دانشجویان دکتر هینتون و همکارانش اکنون پیشرو تحقیقات هوش مصنوعی در اپل ، فیس بوک،گوگل و اوبر هستند و برنامه های هوش مصنوعی را در دانشگاه ماتریل و اوپن ای آی ، یک شرکت غیر انتفاعی اجرا میکنند. الیس ترنیکچ مدیر اجرایی مرکز تحقیقات و نوآوریMars Discovery District تورنتومیگوید:” در یک زمان ، هنگامی که هوش مصنوعی تاریک ترین لحظات خود را سپری میکرد ، ایشان برای تاسیس این رشته جان کندند ، و به خاطر شخصیتشان افرادی را جذب کردند، کسانی که بعد ها ایشان را رها کردند.”

دکتر هینتون به تازگی شعبه ای از Google Brain را در تورنتو تاسیس کرده است . اتاق کوچک کاری ایشان یک قصر بزرگ پر از گجت ها و مدال هایی که انتظار میرود مردی که پیشگام بیشتر تحولات در علوم امروز است، نیست. در اتاق ایشان حتی یک صندلی هم به خاطر آسیب در ناحیه ستون فقرات ایشان وجود ندارد.ایشان به صورت ایستاده کار میکنند و برای رانندگی پستی صندلی خودرو را تا انتها باز میکنند.

دکتر هینون زندگی خود را زیر یک صورت فلکی از ستاره های علمی درخشان شروع کرد . او در بریتانیا، در شهر بریستول بزرگ شد، جایی که پدرش یک پروفسور حشره شناسی بود. پدر ایشان یکی از نوادگان جرج بولریاضی دان و فیلسوفی که جبر بولی را ابداع کرد،است.

نام میانی ایشان از یکی از اقوام برجسته ایشان جرج اورست گرفته شده است کسی که یک نقشه‌ بردار و جغرافی دان بود که منصب سرنقشه‌برداری کل هند را بر عهده داشت . او همچنین کسی بود که این امکان را برای اندازه گیری ارتفاع کوه اورست امکان پدیر ساخت کوهی که امروزه نام او را یدک میکشد .

دکتر هینتون راه خانواده خود را با رفتن به کمبریج در پایان دهه 1960 ادامه داد، اما زمانی که دوران لیسانس خود را در آنجا به پایان رساند متوجه شد که کسی افکار او را درک نمیکند.

دکتر هینتون گفت :”من از دانشگاه نا امید شدم و تصمیم گرفتم که یک نجار شوم “ او در آن زمان 22 سال داشت و یک سال به این کار ادامه داد، هر چند نجاری به عنوان یک سرگرمی برای او تا امروز باقی مانده است.

هنگامی که هوش مصنوعی به دلیل دانش اطلاعات بعد از جنگ جهانی دوم به یک حوزه مطالعاتی تبدیل شد، دانشمندان ابتدا با خود فکر کردند که آنها میتوانند با ساختن شبکه های عصبی که مجموعه گسترده ای آرایه از سویج ها بودند، مغز انسان را شبیه سازی کنند.

اما این تحقیقات به علت سرعت پایین رایانه ها که قادر به ایجاد نتایج معنی دار نبودند ، از مد افتاد. تحقیقات هوش مصنوعی به استفاده از منطق برای حل مسایل تبدیل شد. هنگامی که ایشان داشت مجددا به نجاری فکر میکرد ، از یک برنامه هوش مصنوعی در دانشگاه اِدینبرو آگاه شد و در سال 1972 برای دنبال کردن دکترای خود به آنجا تغییر مکان دادند. استاد راهنمای ایشان به تحقیقات مبتنی بر منطق علاقه مند بودند اما دکتر هینتون بر روی شبکه های عصبی مصنوعی تمرکر کرد ، تحقیقی که ایشنا عقیده داشتند یک مدل بهتر برای شبیه سازی افکار ایشان است.

مطالعات ایشان کمکی به کارمند شدنش در بریتانیا نکرد، و مجددا به آمریکا برای گذراندن پسا دکترا خود بازگشت و در سن دیگو با گروهی از روانشناسان شناختی که به شبکه های عصبی علاقه مند بودند شروع به کار کرد.جایی که گامهای بلندی برداشته شد.

در آنجا شروع به کار بر روی فرمولی کردند که الگوریتم backpropagation نام دارد،این الگوریتم ابتدا در سال 1974در پایان نامه دکترای هاوارد پائول ورباس توضیح داده شد. این الگوریتم به شبکه های عصبی این اجازه را میداد که در طول زمان یاد بگیرند . دکتر هینتون در سال 1982 به دانشگاه کارنگی ملون پیتسبرگ به عنوان پروفسور نقل مکان کرد. جایی که الگوریتم و شبکه عصبی ایشان این توانایی را به کامپیوتر ها داد که برخی از “بازنمایی های جالب ذهنی “ را تولید کنند .

_config.yml

یک مثال از چگونی ایجاد بازنمایی درونی در ذهن انسان: هنگامی که شما به یک گربه نگاه میکنید[چرا گربه ها در تحقیقات هوش مصنوعی محبوب هستند؟] امواج نوری که از آن به شبکیه چشم شما برخورد میکند ، شبکیه نور را به تکانه های عصبی الکتریکی تبدیل میکنند که به وسیله عصب های نوری به مغز هدایت میشوند .البته این تکانه های عصبی هیچ شباهتی به گربه ندارند! مغز این تکانه ها ی عصبی را به شکل یک حالت ذهنی از گربه بازسازی میکنند. _config.yml

دکتر هینتون گفت : در هوش مصنوعی هدف نهایی چگونگی تولید این حالت های درونی بود

در این زمان دکتر هینون داشت از سیاست های دوران ریگان نا امید میشد،او همچنین بیشتر تحقیقات هوش مصنوعی که توسط ارتش آمریکا تامین مالی میشدند را دوست نداشت. او به تورنتو نقل مکان کرد و یک برنامه در موسسه ای به نام یادگیری در ماشین ها و مغز را راه اندازی کرد . او همچنین به عنوان یک پروفسور علوم رایانه به دانشگاه تورنتو پیوست. در سال 2012 سیستم های رایانه به اندازه کافی سریع شدند و این اجازه را به او و تحقیقاتش داد که این حالت های درونی و همچنین الگوهای گفتار را ایجاد کند که امروزه بخشی از برنامه های ترجمه هستند. او به همراه دو تن از دانشجویانش شرکتی را تاسیس کرد که مختص تحقیقات در حوزه گفتار و بازتشخیص عکس بود. شرکت گوگل شرکت آنها را خرید و دکتر هینتون به صورت نیمه وقت به گوگل پیوست و به کار خو یعنی تحقیق بر روی شبکه های عصبی ادامه میدهد.این معامله دکتر هینتون را ثروتمند کرد

اکنون ایشان توجه خود را معطوف به مراقبت سلامت کرده است

Written on June 24, 2017